خب ما مثلا فک میکنیم شرطا رسیده

پارت2
برای همین میخوام شما ها هم لذت ببرید از داستان زندگیه من
سال 2018
وارد بار شدیم با دوستام اومدم و با دیدن دخترا که اونجوری میرقصیدن واقعا خجالت زده شدم نشستم یه گوشه که رفیقام اومدن سمتم
-آنیسا چرا اینجوری شدی؟
-انا من واقعا نمیتونم بمونم اینجا من میخوام برم خونه اینجا خطرناکه فردا هم باید برم سر کار
-تو چرا انقدر کار میکنی که چی آخرش چی بشه اینا رو نگاه کن ببین چجوری لذت میبرن از زندگیشون تو شدی یه افسرده که فقط دنبال کاره ۲۲ سالت شده انیسا به خودت بیا چقدر باید اذیت شیو زندگی نکنی ها
-خوب میگی من چیکار کنم
-عشقو حال کن جوری زندگی کن که هر روزت پر از لبخندو قهقهه باشه چرا اذیت میکنی خودتو
-خیل خب میخوام شروع کنم
-ایول دختر بپر وسط و شروع کن رقصیدن هممون میدونیم چقدر خوب میرقصی برووو
واقعا دلم میخواست زندگی کنم همش کار میتونستم همراه کار کردن عشق و حالم رو هم بکنم به قول آنا من ۲۲ سالم شده رفتم وسط و شروع به رقصیدن کردم جوری قر میدادم و دنس میرفتم که همه رفتن کنار یخم آب شده بود بی نظیر میرقصیم اینجای اهنگ من باید ش ی ک میزدم برا همین رودروایسی و خجالت رو گذاشتم کنارو به بهترین حالت ممکن ش ی ک زدم